چندین دهه است که در اکثر جاده های خوزستان و خصوصاً جاده های شهرهای شمالی استان شاهد مرگ فرزندان این مرز و بوم بوده و هستیم .
مسجدسلیمان و تنها جاده ورود و خروج نیز از این غائله مستثنی نیست و هر هفته و گاهاً در هفته چندین بار قربانی میگیرد و مردم این جاده را جاده مرگ نامیده اند .
بارها و بارها رسانه های استان در خصوص این شاهراه مرگ آور نوشته اند و مردم نیز فریاد وامصیبتا سرداده اند .
گاه کمپین به راه انداخته اند و گاه راهپیمایی کرده اند و به هر شکل و طریق ممکن این درد بزرگ و مصیبت عظمی را فریاد زده اند و الامان خواسته اند بلکم دل مسئولین و نمایندگان و متولیان امر از اینهمه داغ خانمانسوز خانواده هایی که در جاده عزیزانشان را از دست داده اند ذره ای بسوز و بدنبال حل این مشکل باشند اما ….
اما هر چه در این سالها نوشتیم و گفتیم ، خواهش و التماس کردیم فریادرسی نبود که نبود .
سوالم از مسئولین و متولیان امر اعم از استاندار ویژه خوزستان، نمایندگان استان الخصوص مسجدسلیمان و اهواز ، معاون عمرانی استاندار ، مدیرکل راه و شهرسازی، مدیرکل راهداری و حمل و نقل و نمایندگان خبرگان رهبری و …. این است که :
آیا مسجدسلیمانی که در توسعه و آبادانی کشور نقش بسزایی داشته ، حق مردمش این است که در این جاده با مرگ دست و پنجه نرم کنند ؟
آیا هنوز وقت آن نرسیده که فکری بحال این قتلگاه کنید ؟
تا کی باید شاهد پَرپَر شدن عزیزانمان در جاده مرگ باشیم ؟
جواب فرزندانی که در این جاده یتیم و پدران و مادرانی که جگرگوشه هایشان را و زنان و مردانی که همسران و خواهر و برادرانی که خواهر و برادر و عزیزانشان را در این جاده از دست داده اند را چه کس خواهد داد ؟
تُو را به خدا ، تو را به تمام مقدسات همتی کنید …..
پیمان نجف پور
۳ اسفند ۱۴۰۰