گلبانگ زاگرس؛ سه سال پیش، درست یک ماه قبل از انتصاب دکتر ناصری، سیلاب کشت و صنعتهای شمالی و جنوبی خوزستان را درنوردید و نه تنها مزارع نیشکر بلکه کارخانههای تولید شکر را نیز به زیر آب برد.
آن عده که مستقیم نظارهگر این حادثهی تلخ بودند، با دیدن این حجم از آسیبها، شاید در دلشان فاتحهای برای پایان صنعت نیشکر خوانده بودند؛ ابعاد خسارتها آنقدر فراوان بود که امیدها از بازگشت دوباره نیشکر به چرخه تولید، قطع شده بود اما پس از انتصاب دکتر ناصری، نیروهای نیشکر دست به دست هم به جای دمیدن در ناامیدی، با همّت و توکل به خداوند، به میدان آمدند و نه تنها اراضی آسیب دیده بازسازی شد، بلکه شرکت به سوددهی بالایی رسید.
این همت و توکل در کنار تجربه و تخصص در صنعت نیشکر، رمز شعار «ما میتوانیم» بود که امام بزرگوار به همه آموخت و بر پایه اعتقاد به این شعار، نیشکر سیلابزده به مرحلهای از فعالیت تاریخی خود رسیده که توانسته است کشور را در دو محصول استراتژیک الکل طبی و شکر به مرحله خودکفایی برساند.
با همین دیدگاه و اعتقاد به شعار «ما میتوانیم» در دوران مدیریت دکتر ناصری، شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی با هدف بازسازی و ارتقای نیشکر هفتتپه به میدان آمد و این شرکت را به ریل تولید برگرداند چرا که نیشکریها معتقد بودند «میتوانیم» هفتتپه را به پشتوانه همت و غیرت از سیلابِ سوءمدیریت گذشته نجات دهند و دوباره به روزهای اوج برسانند.
عبور از خشکسالی سال گذشته با کمترین خسارت، توسعه صنایع جانبی، افزایش حقوق و رفاهیات پرسنل و ایجاد رضایتمندی در راستای افزایش بهرهوری و … از دیگر قدمهای دکتر ناصری در سه سال اخیر است که منجر به ایجاد شرکتی منسجم با ارادهای قوی برای حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی و تحقق شعار سال تبدیل شده است.
حال ،منتقدان به یک سوال پاسخ دهند: شرکتی که در آستانه ورشکستگی زیر سیلاب رها شده بود و با مدیریت دکتر ناصری و همت کارگرانش از ورشکستگی درآمد و بر قله تولید ایستاد، شایسته تقدیر نیست؟
منتقدان به این سوال پاسخ دهند که شایسته نیست از ناجیان هفتتپه، به عنوان سرداران تولید تمجید شود؟
اگر منتقدانی که این روزها تیغ تخریب به چهره نیشکر میکشند اندک زمانی بیاندیشند و قضاوتشان بر مبنای وجدان و انصاف باشد، خواهند دید که راه تخریبی که در پیش گرفتهاند راهی باطل است.