چهارشنبه شب۱۲ مردادماه جاری، در حوالی محله پارک جنگل ایذه، جوانی با نام “حمزه سعیدی” با اسلحه کمری از پشت سر، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. که در فیلم و عکسهای منتشر شده، غرق خون در کنار خیابان افتاده است.
این در حالی است که تاکنون از ضارب یا ضاربین این جوان، خبری دال از دستگیری آنها منتشر نشده است. پدر مضروب که از جانبازان دوران دفاع مقدس است با تایید این خبر گفت:” پس از تجمع و تماس شهروندان، پسرم به بیمارستان گلستان اهواز، اعزام و مورد عمل جراحی سر قرار گرفت.
وی فعلا در کما بوده و وضعیت مساعد و پایداری ندارد. او ضمن انتقاد از وضعیت مشابه که چند ماه پیش در همین محله، برای برادرش رخ داده و هنوز ضاربین او دستگیر نشده اند اظهار گلایه کرد و افزود: درخواست من، اجرای قانون و پیگیری خون به ناحق ریخته فرزند و برادرم هستم و باید ضاربین هرچه زودتر شناسایی و دستگیر شوند.
لازم به یادآوری است که در چند سال گذشته، کمتر روزی است که صدای گلوله آرامش وامنیت شهروندان ایذه ای را نشانه نگیرد و گویی به بخش جداناپذیری از زندگی مردم تبدیل گشته و دارد رنگ وبوی عادی و عادت گونه ای می گیرد.
آنگونه که بسیاری از شهروندان گفته اند. در بسیاری از محله ها و حتی مراکز شهری، جولان موتورسوارهای مسلح و جنگ های خیابانی، امنیت جان و روان مردم را به سخره گرفته اند و شوربختانه، روندی تصاعدی به خود دارد.
در ۱۸ شهریور سال گذشته، ستایش شاسی دختر ۱۲ ساله ای در مقابل خانه خود در خیابان حر، هدف گلوله یکی از همین جدالهای خیابانی قرار گرفت و جان داد. ستایش که آرام آرام خود را برای مهر و مدرسه آماده می کرد و کلاس ششم را پشت سر گذاشته بود با گلوله ای که از اسلحه کلاشینکف موتورسواران شلیک شد و به پیشانی او نشست پرپر شد و شهری را در ماتم و مظلومیت خود، عزادار کرد.
چندی بعد زنی که در پارک نشسته بود در یک درگیری دیگر، زخمی شد. در یکی دیگر از نمونه های این جدالهای خونین خیابانی، جوان رهگذر ۲۵ ساله ای، مورد اصابت گلوله واقع شد و مصدوم و معیوب گردید.
شهروندان امیدوار بودند تا با پیگیری و برخوردهای قاطع،برای همیشه، از این معضل بزرگ، رهایی یابند اما، تعدد این رفتارهای قانون گریزانه و هنجارشکنانه، نشان از تعمیق این بحران و تشدید این رفتارها در سطح شهر دارد. ۱۹ دیماه سال گذشته بود که مهندس فرشاد نقدی، شهردار دژپارت (دهدز) در خیابان محمدرسوالله ایذه، هنگام ورود به یک رستوران، به خاطر درگیری اشرار وسارقان با نیروی انتظامی، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان داد.
این حجم از شواهد و مصادیق برای جنگهای مسلحانه خیابانی و تیراندازی گروههای گوناگون تبهکار در سطح شهر، نشان دهنده عمق فاجعه ای است که هر روز به اشکال مختلف، بازتولید می شود و امنیت مردم را سلب می کنند.
صدای گلوله هایی که هرشب، سکوت شب و آرامش شهروندان را می شکنند بیانگر این حقیقت تلخ است که این گونه رفتارهای قانون گریزانه، رو به افزایش است و هر لحظه می تواند فاجعه یا فجایع تلخ دیگری را بیافریند.
امید است که دستگاهها و نهادهای مسوول، فکری برای پایان این روند فاجعه ساز کنند و نقطه پایانی بر این رویکرد باندها و افراد خلافکار و قانون شکن بگذارند. بهرام براتی