در ۲ماه گذشته اخبار تلخ تصادفات جاده ای در محور هفتکل- باغملک – ایذه- دهدز، جان چندین خانواده و شهروند خوزستانی(ایذه ای) را به تلخی ستانده و به نابودی کشانده است. واقعیت این است که از فرط ناامیدی و فقدان گوشی شنوا و اراده و یا توانی برای انجام وظایف ذاتی دستگاههای متولی و مسوولان ارشد استانی، خیلی با خودم کلنجار رفتم که حالا هم بنویسی و گلایه و ناله کنی که چه؟ چه تاثیری دارد؟ مگر مسوولان استانی و ملی، اخبار این رخدادهای تلخ را نمی شنوند؟ اما باز وقتی نگاهم به آگهی های ترحیم کشته شدگان می افتد احساس شرم و گناه می کنم.
اگرچه به عنوان وظیفه، در ۲دهه ی گذشته، بیش از۳۰ مطلب و گزارش تصویری و نامه ی سرگشاده به رییس جمهور و استاندار و…نوشته و ناامنی این محور مرگ و مرگ زا را گوشزد کرده ام. اما سوگمندانه با تبدیل شدن محور اهواز- ایذه- اصفهان به یک جاده ی ترانزیتی و عبور شبانه روزی تریلرها، آمار تصادفات و کشته های جاده ای، هر روز وحشتناکتر می شود!
از گزاره های نخ نما شده و کلیشه ای که جاده زیرساخت توسعه و تبادل است و چه نقش مهمی در توسعه متوازن و پایدار هر منطقه و کشوری دارد و…می گذرم. اما واقعا شرایط شهرستانهایی چون ایذه، باغملک، هفتکل، در این محور، وضعیتی دردآور است. در کنار همه ی مشکلات ساختاری و نبود زیرساختهای توسعه و نبود حداقل های زندگی، گاه یک خانواده برای یک امر پزشکی در سفر به مرکز استان، دیگر هرگز به خانه برنگشته اند! گاه جوانانی که پس از ماهها کار در استانهای دیگر، که به دلیل نبود فرصتهای شغلی، راهی جز مهاجرت و کار در استانهای دیگر ندارند در بازگشت برای تجدید دیدار با خانواده، جان داده اند!
شهروندان می پرسند چرا جاده های خوزستان ما،در مقایسه با اصفهان و … چنین وضعیت دردآوری دارند؟ چند نفر باید جانمایه ی خود را دستمایه ی یک سفر درون استانی کنند و چند خانواده باید نابود شوند تا مسوولان ما از واقعیتهای تلخ این محور، آگاه شوند و وظایف ابتدایی خود را انجام دهند؟ شرایط تا جایی پیش رفته است که هرگونه نقد دلسوزانه و واگویه ی ناکارآمدی ها، با انگ سیاه نمایی و نشر اکاذیب و…سرکوب می شوند! اما تا چقدر میتوانیم این آمارهای وحشتناک تصادفات جاده ای را با عناوینی چون خطای انسانی توجیه کنیم؟ کدام مسوول می تواند ادعا کند که ما در خوزستان۱۰ کیلومتر جاده استاندارد داریم؟ چرا جاده های خوزستان چنین وضعیت کشنده ای دارند؟
اگر چه بر اساس گزارس رسمی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور به هیات دولت، بیش از۵۰٪ مناطق و شهرستان های محروم کشور،(از۹ شهرستان محروم) در خوزستان قرار دارند.(یعنی ایذه، باغملک، مسجدسلیمان، هفتکل، لالی و اندیکا) براساس این گزارش، شاخص توسعه ی این مناطق زیر میانگین کشوری است! بیکاری و فقر و دهها معضل اجتماعی، وضعیت این مناطق را روز به روز بحرانی تر می کند.در کنارهمه ی این کاستی ها و گرفتاریهای مردم منطقه، حداقل انتظار این است که وضعیت نامطلوب این جاده ها را بهبود بخشند.
اگر یک جاده ی روستایی با همت دهیار و مردم بهسازی شود دهها مدعی و بیلان ساز مانور تبلیغاتی می دهند از نماینده مجلس تا استاندار و فرماندار و بخشدار و شورا و …اما در برابر اینهمه آمار کشته های جاده ای و نبود امنیت راهها و مسیرهای درون استانی ما، کسی پاسخگو نیست!
باهمه ی ناامیدی، امیدوارم که تا انسانهای بی گناه دیگری جان و جهانشان قربانی، این وضعیت دردآور نشده و خانواده های دیگری متلاشی نشده اند همت کنند و به بدیهی ترین وظایف حاکمیتی و ذاتی و سازمانی خود، عمل نمایند. جاده های خوزستان را امن کنید چرا که مرگ در حوالی ما، پرسه می زند!
بهرام(ماشاالله) براتی تیرماه۱۴۰۲