در گرمای طاقت سوز خوزستان، لختی دست در دست کارون نهادند و داشتند لبخند این پیوند دیرسال را تجربه کردند که ناگهان، از کارون هم بوی مرگ آمد!!
بدون هیچ علایم هشدار دهنده ای دریچه های سد کارون ۳ را باز کرده بودند و به همین سادگی آب، خانواده ای را در کام خود فرو برد. پسر۱۴ساله در میان امواج آب، کمک می خواست و مادر که نمی توانست جان دادن فرزندش را ببیند و کاری نکند شجاعانه خود را به آب زد تا جان و جهان فرزندش را از مرگ برهاند.اما سوگمندانه نتوانست فرزند دلبندش را نجات دهد و خودش نیز، در تلاطم امواج خروشان کارون، ناپدید شد!! کارونی که به درازنای تاریخ، برای ابن مردم، زندگی بخش، بوده است چندسالی است که در ذیل نام پروژه ملی!!! یا دهها روستا را در دریاچه سد مدفون کرده و یا چشمه ها و جاده های دسترسی و حتی گورستان هایشان را در خود فرو برده است یا روستاییان را آواره حاشیه نشینی و فقر نموده است!.
سقوط مینی بوس در دریاچه کارون۳ و مرگ دهها زن و کودک مظلوم در گدار شهپیر دهدز را به یاد دارید؟! شگفتا که این مردم، در کنار کارون زندگی می کنند اما برای مصارف کشاورزی،حق برداشت ندارند! و از سویی جان مردم کناره رود، چنان برای مسوولان ما بی ارزش شده است که از علایم هشدر دهنده و تعیین حربم خطر و زنگ هشدار و نجات غریق و گروههای امداد خودداری می کنند و از عواقب بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات و مقررات فنی واهمه ای ندارند! آیا اینکه هر چند هفته یکبار، باز کردن دریچه های سد و رهاسازی آب، آنقدر کار پیچیده و سختی است که نمی توانند با علایم هشدار و بازدارنده آن را مدیریت کرده و مانع از جان دادن زن و کودکان مظلوم در حاشیه کارون شوند؟!
آمار قربانیان ۱۰ ساله گذشته در این مرگ های تکراری، باورکردنی نیست! ایذه هر روز سیاهپوس و مرثیه خوان مرگ فرزندان خود است. یکی در جاده و دیگری در آب، یکی در خودکشی و دیگری در حوادث کار عسلویه و خلاصه مرگ، همیشه در حوالی خانه ما پرسه می زند!
امید است که بدون هیچ گونه مماشاتی، از باب تسبیب، با مسببان این رخدادهای تلخ و بانیان این بی مسوولیتی ها برخورد شود تا دیگر شاهد جان دادن دردناک خانواده های خوزستانی در کناره های کارون نباشیم. ۴ روز است که در این گرمای طاقت فرسا، صدها زن و مرد و جوان، به امید یافتن جنازه های این مادر و فرزند جان باخته و مظلوم، در حاشیه کارون از بام تا شام، چشم به موجهای کارون دوخته اند تا شاید جنازه های عزیزان خود را از آب پس ستانند و دلهای داغدارشان آرام بگیرند!!
عجیب نیست که در استان خوزستان، با اینهمه شرکتهای تخصصی و امکانات نظامی و …تاکنون از بسیج امکانات لازم و تیم غواصی و حرفه ای خبری نشده است؟! مردم این منطقه، چه گناهی کرده اند که باید تا چند روز دبگر اشکهای خود را در کارون بشویند تا شاید جنازه های جان باختگان و عزیزان را بیابند؟
بهرام(ماشاالله) براتی/ ایذه۲۵تیرماه۱۴۰۳